صندلی پرش
علیا و حورا و دختر عمه حسنا منتظر پرش 500 متر به طرف اسمان هستند ...
عاشق خواهر کوچکش
حسودی کودکان
در حالی که علیا کوچک بود ولی نسبت به حورا حسودی نمیکرد بلکه به او عشق میوزید و مواظبش بود و میترسید که من نکنه حورا را اذیت کنم ...